سالهای 1914 تا 1943
سالهای بین دو جنگ جهانی با رکود بزرگ اقتصادی دهه 1930 همراه بود. بین سالهای 1920 تا 1930 پوند انگلستان تضعیفشده بود و بازسازی خسارات جنگ جهانی اول بسیار مشکل مینمود. در دهه 1930 ایالاتمتحده بار دیگر سیستم استاندارد طلا را کنار گذاشت. سیستمی که این کشور در سال 1919 مجدداً به آن روی آورده بود. در دوران بحران اقتصادی دهه 30، ایالاتمتحده سیاست اقتصادی حمایت گرایی و انزوا گرایی را در پیش گرفت. در سال 1934 ارزش طلا 35 دلار به ازای هر اونس تثبیت گردید. پس از سال 1934، دلار آمریکا در مقابل سایر ارزهای مهم بینالمللی قدرت بیشتری را به خود گرفت. بعد از جنگ جهانی دوم، سرمایهگذاران بیشتر راغب بودند تا معاملات و مراودات خود را بر مبنای دلار آمریکا انجام دهند. این همان دورانی بود که ذخایر طلای کشورهای اروپایی به میزان بسیار زیادی بهسوی ایالاتمتحده گسیل شد. با این تغییراتی که در سیستم پولی در جهان رخداده بود، تجارت بینالمللی نیاز به یک سیستم ارزی جدید و روزآمد را بیشتر حس میکرد. درنتیجه در سال 1944 میلادی، 44 کشور دنیا در اجلاس برتون وودز که در نیوهمشایر آمریکا برگزار شد یک سیستم جدید ارزی بینالمللی که پاسخگوی نیازهای تجارت بینالملل آن زمان بود را بنیان نهادند. تأسیس صندوق بینالمللی پول (IMF) از نتایج همین اجلاس بوده است.
سالهای 1944 تا 1972
در سال 1960 نخستین میکروچیپ که از طلا نیز در ساخت آن استفادهشده بود توسط شرکت بل ساخته شد. در سال 1961 برای اولین بار از طلا در ساخت تجهیزات فضانوردی استفاده شد.
اغلب عصر برتون وودز را عصر طلایی ثبات نرخهای ارز و رشد سریع اقتصادی میدانند. برتون وودز یک سیستم ارزی ثابت ولی قابل تعدیل بود و بنا داشت که هم زمان از مزیتهای دو سیستم طلای استاندارد و سیستم ارز شناور بهره ببرد. سیستم طلای استاندارد بر ثبات نرخ ارز و تبعیت از سیاستهای پولی و مالی باهدف تثبیت تبادلات تجاری بین کشورها را بدون هیچ محدودیتی موردپذیرش قرار میداد. سیستم برتون وودز نیز به نرخ برابری ثابت ارز معتقد بود اما درعینحال، تغییرات و اتفاقات عمده سیاسی و اقتصادی را که بر این تعادل مؤثر بود در نظر میگرفت. در این نظام، دلار برحسب طلا و تمام پولهای دیگر برحسب دلار تبیین میشد. آمریکا ارزش دلار را برابر یک سی و پنجم اونس طلا تعیین کرد و آمادگی تبدیل هر میزان دلار به طلا را بدون هیچ محدودیتی در نرخ تعیینشده اعلام نمود. در آن دوران به دلیل مازاد تقاضای طلا، قیمت آن رشد کرد و در مقابل دلار به 5/42 رسید. در 15 آگوست 1971 پرزیدنت نیکسون قابلیت تبدیل دلار به طلا را ممنوع کرد. این آغاز دوران کنار گذاشتن نظام برتون وودز و حرکت به سمت نظام شناوری کامل ارز بود. سیستم برتون وودز به پایان خود نزدیک شده بود چراکه کشورهای صنعتی، نوسانات واحد پولیشان در مقابل دلار را آزاد گذاشته بودند.
سالهای 1973 تا 1996
در سال 1985 از طلا برای درمان بیماری روماتیسم استفاده شد.
سیستم پولی برتون وودز بهطورکلی نوسانات قیمتی طلا را کنترل میکرد. رکود اقتصادی که در ابتدای دهه 1970 اقتصادهای بزرگ را تحت تأثیر قرار داده بود موجب رشد قیمت طلا شد. به ط.ری که در آغاز دهه 1980 هر اونس طلا با 600 دلار آمریکا برابری میکرد و این یعنی رشد 1500 درصدی نسبت به ابتدای دهه 1970 و اگر این قیمت را بر پایه نرخ تورم آن زمان تعدیل کنیم قیمت آن به 870 دلار میرسد که در طول تاریخ طلا، عددی دستنیافتنی مینماید. صاحبنظران علت این رشد قیمت طلا را رکود همراه با تورم و نیز جنگ در خاورمیانه برشمردند. بین سالهای 1972 و 1980 بسیاری از سرمایهگذاران، طلا را بهعنوان مأمن سرمایهگذاری در مقابل تورمهای افسارگسیخته برگزیدند و درنتیجه به دلیل وجود مازاد تقاضا، قیمت طلا به شکل بااهمیتی رشد یافت. از طرفی با افزایش قیمت نفت، درآمد کشورهای عربی نیز رشد کرد که این خود طرف تقاضای طلا را سنگینتر نمود. در اواسط دهه 70 قراردادهای آتی طلا بهعنوان ابزار جدید سرمایهگذاری، جهت پوشش ریسک نوسانات غیرعادی قیمت طلا در بازارهای جهانی معرفی شد و سرمایهگذاران با توجه بهپیشبینیهای خود نسبت به صعودی یا نزولی بودن قیمتها در آیندهای نزدیک، وارد بازار آتی طلا میشدند. وجود مازاد عرضه در دهه 1985 باعث کاهش 50 درصدی در قیمت طلا شد و نتیجتاً قیمت آن به 300 دلار تنزل یافت.
سالهای 1997 تا 2010
در سال 2001 از طلا در جراحی قلب استفاده گردید و در سال 2003 کشور چین نیز استاندارد بینالمللی طلا را پذیرفت. در سال 1997 دولت ایالاتمتحده نگهداری طلا در حسابهای بازنشستگی را مجاز کرد و صندوقهای بازنشستگی اجازه یافتند در پرتفوی اختصاصی خود از طلا نیز استفاده نمایند. از سوی دیگر در سال 1999 پانزده بانک مرکزی بزرگ جهان طی موافقتنامهای موسوم به EcbGa توافق کردند تا فروش طلای خود را محدود نمایند. تأثیر این دو رویداد به معرفی ابزارهای متنوع سرمایهگذاری در طلا و پررنگ شدن نقش طلا بهعنوان وسیلهای برای ذخیره و حفظ ارزش پول منتج گردید و درنتیجه، موج صعودی قیمتهای طلا در اوایل دهه 2000 میلادی آغاز شد. در اواسط دهه 2000 میلادی بحران مالی ناشی از اعطای وامهای مسکن در آمریکا سر برآورد و این بحران به اتحادیه اروپا و آسیا نیز رسید. سقوط بورسهای کشورهای مختلف جهان و عدم چشمانداز و امید به رونق اقتصادی، موجب سیل خروشان سرمایهها به سمت طلا شد بهطوریکه قیمت طلا در این دهه از 288 دلار در سال 2000 به 1420 دلار در سال 2010 صعود کرد.
سالهای 2011 و 2012
در این دوران، طلا برای بانکهای مرکزی و همچنین برای سرمایهگذاران انفرادی بهعنوان یک گزینه بسیار مهم جهت امنیت سرمایهگذاری شناخته شد. بانکهای مرکزی آسیایی نیز که سبد سرمایهگذاریشان را بسیار متأثر از دلار میدیدند نیاز تنوع بخشیدن به پرتفوی خود را حس کردند و برای تحقق این امر گزینهای بهتر از طلا برای آنها وجود نداشت. طلا در سال 2011 پر نوسانترین سال خود را تجربه نمود. بهطوریکه در این سال طلا رکوردهای تاریخی خود را یکی پس از دیگری فتح کرد و در نیمه دوم سال 2011 به بالاترین قیمت تاریخی خود یعنی بیش از 1900 دلار رسید. این فلز در سال 2011 قیمت 1315 دلار به ازای هر اونس را نیز تجربه کرد که نوسان بیسابقه 607 دلاری را در یک سال نشان میداد. به دلیل سیاستهای اتخاذشده محرک اقتصادی از سوی بانکهای مرکزی بزرگ جهان در سال 2012، طلا برای دوازدهمین سال متوالی با رشد قیمت روبهرو گردید و در این سال هفت درصد افزایش یافت. بهرغم رشد بهای طلا، این سال برای کسانی که قیمت طلا را در سطح 2000 دلار پیشبینی کرده بودند سالی مأیوسکننده محسوب میشد.
سالهای 2013 تا 2015
سال 2013 سالی کابوس وار برای طلا بود. آمار بهبود اوضاع اقتصادی ایالاتمتحده و درنتیجه تقویت دلار آمریکا، دلیل اصلی کاهش تقاضای طلا بود. در این سال قیمتهای طلا از 1670 دلار در ابتدای سال به محدوده 1200 دلار تنزیل یافت یعنی بیش از 28 درصد افت قیمت در یک سال. این کاهشهای چشمگیر، نگرانیها را در خصوص احتمال توقف پروژههای معدنی به دلیل فقدان صرفه اقتصادی تشدید کرد. در سال 2013 کاهش رشد اقتصادی دو کشور مهم مصرفکننده طلا یعنی چین و هند نیز روند نزولی طلا را تقویت کرد. در دو سال 2014 و 2015 طلا با یکروند نزولی البته نه با شیب تندی که در سال 2013 تجربه کرده بود مواجه شد. در ابتدای سال 2014 قیمت هر اونس طلا در نرخ 1200 دلار معامله میشد و طی این دو سال با نوسانات نزولی و بعضاً صعودی همراه بود بهطوریکه در مارس 2014 نرخ طلا حتی قیمت 1392 دلار را نیز به خود دید. سقوط دودرصدی قیمت طلا در سال 2014 و حدود 10 درصدی در سال 2015 که ناشی از چشمانداز افزایش نرخ بهره در آمریکا و تقویت دلار در مقابل سایر ارزهای مهم جهان بود باعث شد طلا سومین سال متوالی سقوط قیمت را تجربه کند. طلا در سال 2015 بارها به مرز قیمتی 1000 دلار نزدیک شد ولی در پایان این سال باقیمت 1059 دلار برای هر اونس به کار خود پایان داد.